صبح امروزمو با اولین جریمه عمرم به جرم نبستن کمربند ایمنی شروع کردم. تا اینجای ماجرا فدای سرم. زنگ زدم به همسر خبر بدم و انتظار داشتم بگه فداسرت که گفت استغفار کن که روزه ت خالص نبوده. گفتم چرا؟ گفت خلاف قوانین راهنمایی رانندگی عمل کردی و چونکع جزء قوانین جمهوری اسلامیان شرعا باید رعایت بشن. از سر صبح تا حالا آشوبم کرده. چند دقیقه پیش زنگ زد و گفت شوخی کردم ، جدی نگیر و خواستم واسه دفعه بعد یادت بمونه. ولی خودم درگیرشم. واقعا همینه دیگه. تفاوت زندگی ما با نظامهای غیراسلامیاینه که قوانین اجتماعی ما قبل از اینکه وجهه بیرونی داشته باشن ، از درون باید ما رو کنترل کنه. یعنی: من کمربند نمیبندم که جریمه نشم ، من کمربند نمیبندم که جونم سالم بمونه ، من کمربند نمیبندم از روی عادت ، بلکه من کمربند میبندم چون تحت ولایت خدا هستم. گرفتین چی شد؟ پس بیاین با هم عذاب وژدان بکشیم به خاطر تمام بی قانونیهامون و حتی نیتهای ناجوری که تا الان موقع اجرای قوانین راهنمایی رانندگی داشتیم!
چندتا فیلم و انیمیشن خوب بازدید : 638
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 5:06